ساخت کد فاو آیکون

۴۰ مطلب در بهمن ۱۳۹۹ ثبت شده است

سی شب ژورنال - شب بیست و سوم/چهارم

شب بخیر~

  • ۱۳
  • CMs [ ۳۲ ]
    • Magi ˙·٠
    • شنبه ۲۵ بهمن ۹۹

    سی شب ژورنال -شب بیست و دوم

    شب بخیر

  • ۱۹
  • CMs [ ۶ ]
    • Magi ˙·٠
    • جمعه ۲۴ بهمن ۹۹

    عشق

    + "پدر، یادت می‌آید بهم گفتی عشق یک‌جور لذت، انگیزه و حواس‌پرتی است؟"

    - "آها!"

    + "خب یک چیز دیگر هم هست که تو ازش حرفی نزدی. اینکه اگر بتوانی طرف مقابلت را از هر تراشه‌ی چوبی که توی انگشتش فرو می‌رود حفظ کنی، کل دنیا را زیرپا می‌گذاری و روی همه‌ی چوب‌های عالم را با یک حفاظ نرم و شفاف می‌پوشانی فقط برای اینکه او را از هر تراشه‌ای حفظ کرده باشی. عشق یعنی این."

     

    جزء از کل - استیو تولتز

  • ۱۷
  • CMs [ ۱۱ ]
    • Magi ˙·٠
    • جمعه ۲۴ بهمن ۹۹

    سی شب ژورنال - شب بیست و یکم

    شب بخیر~

    قالب پسنده؟

  • ۱۵
  • CMs [ ۲۰ ]
    • Magi ˙·٠
    • پنجشنبه ۲۳ بهمن ۹۹

    mood -

    Past lives couldn't ever hold me down
    Lost love is sweeter when it's finally found
    I've got the strangest feeling
    This isn't our first time around
    Past lives couldn't ever come between us
    Some time the dreamers finally wake up
    Don't wake me I'm not dreaming

    Don't wake me I'm not dreaming...

     

  • ۱۵
    • Magi ˙·٠
    • پنجشنبه ۲۳ بهمن ۹۹

    سی شب ژورنال - شب بیستم

    u may wanna sit there and watch me fck this world in this suit ~

    شب بخیر

  • ۱۳
  • CMs [ ۴ ]
    • Magi ˙·٠
    • چهارشنبه ۲۲ بهمن ۹۹

    سی شب ژورنال - شب نوزدهم

    شب بخیر~

  • ۱۵
  • CMs [ ۶ ]
    • Magi ˙·٠
    • سه شنبه ۲۱ بهمن ۹۹

    سی شب ژورنال - شب هفدهم/هجدهم

    baby girl, I miss u ~

    شب بخیر

  • ۱۱
  • CMs [ ۱ ]
    • Magi ˙·٠
    • دوشنبه ۲۰ بهمن ۹۹

    یکم بغض..

    نمیدونم میدونین یا نه، ولی من قبلا بیان بودم... رفیقای خودمو داشتم، دلخوشی های خودمو داشتم :)

    سال 96...

    الان داشتم توی یه وبلاگ چرخ میزدم و دنبال کد می‌گشتم که نفهمیدم چیشد، یهو خودمو درحالی پیدا کردم که دارم دنبال وبلاگ دوستای قدیمیم می‌گردم!

    و کاش نمی‌گشتم...

     

    مجتبی دیگه نیس :) به همدیگه می‌گفتیم "پسرخاله، دخترخاله"!

    فکر کنم چون من یه بار بهش گفتم "چه زود پسرخاله میشی"، بعد اینو اضافه کردم که "من پسرخاله ندارم، پس تو پسرخالم شو!" اونم گفت "منم دخترخاله ندارم، پس توام دخترخاله‌ی من میشی"

    و حالا رفتم و دیدم آخرین پستش مال سال 96 بود :)

     

    محمد حسین هم دیگه نیس...

    یادمه بهم می‌گفت "عمو جون"! با اینکه فقط بیست و خورده‌ای سالش بود، ولی شد عموی من :))

     

    بهار پاتریکیان، پرتقال، علیرضا، اسمارتیز...

     

    ماجده :)) عادت داشت هروقت صدام میزد بگه "آبجی جونم" :)

     

    متین!

    تقریبا نیم ساعت دنبال وبلاگش بودم و باورتون نمیشه کجاها رو گشتم و چندتا کامنت دیدم تا پیداش کردم...

    خیلی نامردی بود که بعد اینهمه گشتن، ببینم اونم آخرین پستش مال سال 96 عه :)

     

    کامنتای خودم و جوابای دوستامو که می‌خوندم بغض کردم. چه روزایی داشتیم... برای منه 13 ساله، بیان سابق تمام دنیام بود. حتی یادمه جمعمون رو چطور تصور می‌کردم...

    درست مثل یه کافه‌ی دنج با یه گرامافون قدیمی و بوی شکلات داغ که کل فضا رو گرفته، و نویسنده‌هایی که بهترین روزای زندگیم رو باهاشون شریک شدم

    حالا دیگه هیچ اثری از اون کافه نیس... هیچکدومشون نیستن :) انگار بعد رفتن من، همه چیز توی همون سال 96 متوقف شد

    ولی... خوشحالم

    ازشون ممنونم که اون روزا رو برام ساختن :)

  • ۱۵
  • CMs [ ۴ ]
    • Magi ˙·٠
    • دوشنبه ۲۰ بهمن ۹۹

    سی شب ژورنال - شب شونزدهم

    شب بخیر..

  • ۱۱
  • CMs [ ۳ ]
    • Magi ˙·٠
    • شنبه ۱۸ بهمن ۹۹
    You don't need to be Naked to be Sexy
    ~
    Here lies a Fucking Psychopath
    ~