راستش نمی‌دونستم چه آهنگی باید بزارم... چون من با اکثر آهنگا تصورات خودم رو دارم

ولی یه نگاه به اون اولای پلی لیستم که انداختم، اینو دیدم. یکم قدیمیه... ولی هنوز دوسش دارم :)

یه خیابون تاریک... نم‌نم بارون... آسفالت خیس و چاله‌های کوچیک آب که نور چراغای کنار خیابون رو انعکاس میکنن

یه آبنبات نعنایی... گوشه‌ی لپت گذاشتی و خواننده توی گوشت میخونه: "parler a mon pere"

به گل رز سرخی که توی دستت بود نگاهی میندازی... خارهاش انگشتتو خونی کرده بودن و رنگ قرمزش، ساقه‌ی سبز گل رو نقاشی میکرد

آب نبات رو با زبونت میبری توی اون یکی لپت... طعم تلخ و شیرین نعنا تمام سرتو اشغال میکنه...

بدون هیچ حرکت اضافه‌ای، فقط انگشتای زخمیت رو باز میکنی و رز سرخ از دستت لیز میخوره... صدای افتادنش توی آب رو میشنوی

سرتو پایین میگیری تا به قطرات روی گلبرگ‌های سرخش خیره شی..

چند لحظه بعد، دستای یخ زدتو توی جیبای هودیت برمیگردونی و قدم زنان گل سرخ رو زیر بارون تنها میزاری..